لقمان حکیم غلام سیاه پوستی که اهل سودان بود و در کتاب آسمانی قرآن و همچنین گلستان سعدی از از او به نیکی یاد شده در زیر متنی از خوش های گندم را برای شما قرار دایملقمان حکیم گوید:

 روزی در کنار کشتزاری از گندم ایستاده بودم خوشه هایی از گندم که از روی تکبر سر برافراشته و خوشه های دیگری که از روی تواضع سر به زیر آورده بودند نظرم را به خود جلب نمودند و هنگامی که آنها را لمس کردم، شگفت زده شدم خوشه های سر برافراشته را تهی از دانه و خوشه های سر به زیر راپر از دانه های گندم یافتم
با خود گفتم: در کشتزار زندگی نیز چه بسیارند سرهایی که بالا رفته اند اما در حقیقت خالی اند.