دانلود داستان و رمان

۲۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «داستان کوتاه ایرانی» ثبت شده است

داستان ذکاوت حکیمی باهوش

داستان ذکاوت حکیمی باهوش

داستان ذکاوت حکیمی باهوش

در زمان های قدیم یک دختر از روی اسب می افتد و باسنش (لگنش) از جایش درمی‌رود. پدر دختر هر حکیمی را به نزد دخترش می‌برد، دختر اجازه نمی‌دهد کسی دست به باسنش بزند, هر چه به دختر می گویند حکیم بخاطر شغل و طبابتی که می کنند محرم بیمارانشان هستند اما دختر زیر بار نمی رود و نمی‌گذارد کسی دست به باسنش بزند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محسن م.ت

داستانی زیبا از پائولو کوئیلو


 

داستانی زیبا از پائولو کوئیلو

 

سرمایه داری در نزدیکی مسجد قلعه فتح الله کابل رستورانی ساخت که در آن موسیقی و رقص بود و برای مشتریان مشروب هم سرو می شد.

 

ملای مسجد هر روز در پایان موعظه دعا می کرد تا خدا صاحب رستوران را به قهر و غضب خود گرفتار کند و بلای آسمانی بر این رستوران نازل!.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محسن م.ت

داستان آموزنده، اندرزی برای زندگی نیک

جوان ثروتمندی نزد عارفی رفت و از او اندرزی برای زندگی نیک خواست. عارف او را به کنار پنجره برد و پرسید: «چه می‌بینی؟»


گفت: «آدم‌هایی که می‌آیند و می‌روند و گدای کوری که در خیابان صدقه می‌گیرد.»


بعد آینه بزرگی به او نشان داد و باز پرسید: «در آینه نگاه کن و بعد بگو چه می‌بینی؟»
گفت: «خودم را می‌بینم!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محسن م.ت

داستان کوتاه و آموزنده کلاس فلسفه

    
                                         

پروفسور فلسفه با بسته سنگینی وارد کلاس درس فلسفه شد و بار سنگین خود را روبروی دانشجویان خود روی میز گذاشت

وقتی کلاس شروع شد، بدون هیچ کلمه ای یک شیشه بسیار بزرگ از داخل بسته برداشت و شروع به پر کردن آن با چند توپ گلف کرد

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
محسن م.ت

داستان آرزوی پر ماجرا

  

پدری با دو فرزند کوچکش مشغول قدم زدن در پیاده رو بود.

پسر بزرگتر پرسید: پدر جان ما چرا اتومبیل نداریم؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محسن م.ت

نصیحت شیطان به حضرت نوح


نصیحت شیطان به حضرت نوح

نصیحت زمانی سودمند خواهد بود که از جانب کسی باشد که بر انسان و شرایط و موقعیت او شناخت کافی داشته باشد، شیطان نیز انسان را به خوبی می شناسد و از کم و کاستی های او به خوبی خبر دارد، لاجرم نصایحش سودمند انسان خواهد بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محسن م.ت

داستان طنز: از فرصت ها استفاده کنید!


داستان جالب،داستانهای جذاب

داستان طنز

 

مردی با اسلحه وارد یک بانک شد و تقاضای پول کرد وقتی پولها را دریافت کرد رو به یکی از مشتریان بانک کرد و پرسید : آیا شما دیدید که من از این بانک دزدی کنم؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محسن م.ت

داستان آموزنده


                                                          

قدرت اندیشه

 

* پیرمردی تنها در یکی از روستاهای آمریکا زندگی می کرد . او می خواست مزرعه سیب زمینی اش را شخم بزند اما این کار خیلی سختی بود. تنها پسرش بود که می توانست به او کمک کند که او هم در زندان بود .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محسن م.ت

داستان کوتاه و خواندنی سگ ها و آدم ها


داستان کوتاه و خواندنی سگ ها و آدم ها

داستان کوتاه و خواندنی سگ ها و آدم ها 

 

داستان زیر از کتاب داستان کوتاه “باران و خشت و چند داستان دیگر” نوشته ی “حسین مقدس انتخاب شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محسن م.ت

داستان کوتاه آموزنده پیشگوی پادشاه

داستانهای کوتاه | داستان پیشگوی پادشاه | داستان کوتاه

داستانهای پادشاهان پیشگوی پادشاه حکایت پیشگویی برای پادشاه dastan padeshah nhsjhk \hnahi

نمکستان » داستان زیبا و اموزنده در مورد پیشگویی برای پادشاه ، در ادامه با ما همراه باشید

داستان زیبا و آموزنده پیشگویی برای پادشاه نادان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محسن م.ت